حیف نون از جوب می پره ازش فیلم می گیرن.
فیلم را رو دور آهسته می ذارن می افته تو جوب رو دور تند میذارن می خوره
به دیوار.
از حیف نون می پرسن پترس کی بود ؟
می گه : یه دهقان فداکار بود که وقتی گرگ به گلش حمله کرد رفت زیر تانک
و انگشتشو تو چشم راننده قطار کرد.
حیف نون بیست تومانی پیدا میکنه که وسطش سوراخه به دوستش میگه :
من یه بیست تومانی پیدا کردم وسطش گوشه نداره.
حیف نون رفت بانک وام بگیره ضامن نداشت منفجر شد.
عزراییل میاد سراغ حیف نون حیف نون خودش رو به مردن میزنه.
به حیف نون میگن بن بست رو تعریف کن می گه :
میری ... میری ... دیگه نمیری !
حیف نون عروسی میکنه برف شادی میزنن سرما می خوره.
حیف نون می ره لایه ی ازون رو بدوزه خودش می مونه اون طرف.
حیف نون با کلید گوشش رو تمیز میکنه گردنش قفل میکنه.
سلام گندم عزیز
لینکت کردم خانوم خانوما
راستی اصلا حواسم نبود وبت مال بلاگفا نیست
بازم نمیتونم واست گل بذارم ولی عیب نداره
عوضش خودت که گلی ...
سلام گندم جان
متشکرم از اینکه به وبلاگم اومدی
در کل وبلاگ پر محتوا و جذابی داری ، تبریک میگم !!!
اگر مایل بودی ، لینک منو با نام "توفیق اجباری" بذار .
و بعد به من خبر بده تا لینکت کنم .
سلام ، خوبی ؟
لطیفه هات خیلی قشنگن .
-----------------------------------
ولی لینک من بد جایی هستش ها !
نصفش دیده نمیشه ، ولی اشکال نداره ! اما اگر بعدا تونستی جاشو درست کن .
مرسی
منم لینکت کردم .
بازم به ما سر بزن ...
چشم درستش میکنم.
سلام گندم جون
عیبی نداره ! فدای سرت که نتونستی !
اون حرفو ، جدی نگفتم !!!
بازم ممنون ...
خواهش میکنم.